سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

 

 

 

   

 
 

17

 

? Who is kissing her , Spider-man or Peter -

میگم بچه سرتق چشم و گوشش باز شده هاااا


 

mEhDi | 86/3/29 | comments()

 

 

 

 

16

 

- گالیور نقشه رو رد کن بیاد!
- چشم ... بفرمایید ...
- مرسی ... ممنون ...
- خواهش می کنم ... قابلی نداشت ...


 

mEhDi | 86/3/26 | comments()

 

 

 

 

15

 

میگن اسبت رفیق روز جنگه
من می گویم از او بهتر تفنگه
سوار بی تفنگ قدرت نداره
سواری که تفنگ داره سواره

امتحانا تموم شد
بیشتر می نویسم دیگه...


 

mEhDi | 86/3/23 | comments()

 

 

 

 

14

 

خیلی تلخه ... خیلی
اون لحظه ای که میری میگی : زهرا چی شده؟
من و منی می کنه و میگه : رضا حالش بده ... یعنی بیمارستانه ...
می فهمی که دروغ میگه. میگی : دارم جدی میپرسم .... چی شده؟
تو چشمات زل میزنه و با صدایی که به زحمت شنیده میشه اما تو سرت مثل پتک صدا میکنه میگه : رضا مُرد!
داغ میشی ... نمی تونی تکون بخوری ...
به محمد زنگ میزنی که چی؟
- محمد ... راسته؟
محمد همیشه راحت گریه میکنه. تعارف نداره. تلاشی نمی کنه که جلو خودشو بگیره و میگه : آره ...
و تو فرداش یه گوشه نشستی و باور نمی کنی که این کسی رو که دارن خاک می کنن رضاست و از این بغض و گریه های مضحک حالت به هم میخوره.
و رضا پرواز می کنه
خیلی ناگهانی
خیلی تنها
و تو هیچ وقت رفتن رضا رو باور نمی کنی
هیچ وقت...


 

mEhDi | 86/3/18 | comments()

 

 

 

 

13

 

این روزا دنیا واسه من از خونمون کوچیکتره!

 

mEhDi | 86/2/23 | comments()

 

 

 

 

12

 

میخواهم گرم بمیرم...

 

mEhDi | 86/2/17 | comments()

 

 

 

 

11

 

ضعیف تر می شود ،
صدای همیشگی ضعیفی که به عبث کوشید بسازدم ؛
محو می شود.

متن هایی برای هیچ - ساموئل بکت

از دستنوشته های من : این روزها بیش تر از همیشه منتظر اتفاقی هستم که می دانم هرگز نخواهد افتاد.
در مورد خودم؟ دارم فرار می کنم. از واقعیتهایی که نمی خوام باورشون کنم. از چیزایی که هستن و باید تحمل کرد. از چیزایی که نیستن و باید حسرت خورد.

راستی ؛
شاهکار "فرانک میلر" رو چند روز پیش دیدم: Cin City. از یه جملش خیلی خوشم اومد : Always and Never. فیلمی که حداقل منو تحت تاثیر قرار داد. فیلمی که تو این چند روزه هر جا رفتم به دوستام سفارش کردم ببیننش.
فتو بلاگ منم داره روزانه آپ میشه با عکسهای مورد علاقه من و گاهی عکسهایی که خودم گرفتم : فتو بلاگ من
 

دیگه اینکه ؛
آلبوم جدید علیرضا افتخاری رو از دست ندید. به خصوص ترانه سفر که من خیلی باهاش حال کردم : آلبوم سفر (علیرضا افتخاری)
یه ترانه جدید از محسن یگانه شنیدم که واقعا ترانه قشنگ و متفاوت با بقیه کاراشه : تبر نزن (محسن یگانه)
جریان فیلم 300 رو که حتما شنیدید که جنجالشم دیگه تقریبا خوابیده. اما امروز یه تبلیغ توی یه سایت دیدم که خیلی جالب بود. این بنر رو حتما ببینید که ما ایرانی ها واسه تبلیغ از چه حرفایی که استفاده نمی کنیم : بنر تبلیغاتی فیلم 300

واسه آخرش هم یه رباعی از جلیل صفر بیگی :
تاریکم و شب از دلم می جوشد
تکرار به تکرارِ خودش می کوشد
تکراری ام آنقدر که حالا دیگر
پیراهنم از حفظ مرا می پوشد


 

mEhDi | 86/2/14 | comments()

 

 

 

 

10

 

راستش همون طور که توی پست قبلی گفتم میخوام از گوشه ای از روزهامون بگم. دیگه واسه آدمی مثه من فرق نمی کنه که توی خیابون که راه میره ملت چه طوری لباس پوشیده باشن. حالا با حجاب یا بی حجاب.-ببخشید بد حجاب- حتی جنجالی که جدیدا نقل بیشتر وبلاگ ها شده هم واسه من یکی فرقی نمی کنه. چون اعتقاد دارم که هر کسی واسه خودش اختیار داره پس نه حقشو دارم و نه آدمی هستم که بیام از وضع جامعه بگم و بگم این جوری و اونجوری. اما چی شد که من خواستم این پست رو بنویسم. راستش توی وبگردی های معمولم به یه وبلاگ رسیدم که ماشالا کلاس و تمدن از همه جاش می بارید. دیگه مانیتورم کشش نمایش این همه افکار مدرن رو نداشت. همین بس که بگم طرف دامین دات کام و موویل تایپ داشت. یه عکس ملس هم از خودش گذاشته بود گوشه بلاگش که یعنی: بله...ما اینیم... .خلاصه همین طور داشتم مطالبشو میخوندم- که خداییش مطالب خوبی هم داشت- تا اینکه رسیدم به یه مطلب که در مورد حجاب و طرح مبارزه با بدحجابی نوشته بود. یه مقایسه وحشتناک بین دختران باحجاب و بی حجاب- اه بازم اشتباه نوشتم. بدحجاب- کرده بود که واقعا منو عصبی کرد. سوال من از این آقا و امثال ایشون اینه که دختر خانمی که هیچ چیز از بقیه کم نداره اما اعتقاد به رعایت حجاب کامل داره که از نظر شما برای استفاده از امتیازات و ... است از چه امتیازی استفاده می کنه؟ و دختری که همین طوری ..... میاد بیرون به نظر شما فقط از روی سادی و صداقت و روراستیشه؟ ... واقعا که افکارت و افکار آدمای مثه شما - به حسابا روشنفکر- منو بیشتر به خنده وادار میکنه. باید خدمتون عرض کنم که...
ولش کن. بی خیال. نمی خوام شعار بدم یا نتیجه گیری کنم. همون طور که از اولم گفتم به طرز تفکر همه احترام میذارم اما وقتی این طور مطلب - به نظر من- بی اساس و بنیانی رو میخونم نمی تونم حداقل توی بلاگم دیگه چیزی ننویسم.
شاید خوندن این مطلب از وبلاگ دوستم مسعود به درک حرفای من کمک کنه :
دلم گرفت...

پ . ن : فتوبلاگ من هم راه افتاده که با این آدرس میتونین به عکسای مورد علاقه من که معمولا روزانه آپ میشه هم سری بزنین : nirvana68.photoblog.com
پ . ن : سبب منم که میشکنم ، اما حرفی نمی زنم


 

mEhDi | 86/2/9 | comments()

 

 

 

 

9

 

زندگی واقعا معجزه نیست
اتفاق می افتد
و ما مجبوریم که یکدیگر را
ملاقات کنیم
و همدیگر را بنوشیم
در فنجان های قهوه.

چرا - دیوید برن

راستی ؛
کرت ونه گات( Kurt Vonnegut ) مُرد!
این روزا منو آروم میکنه : بردی از یادم...

پ . ب (پست بعدی) : میخوام در پست بعدی چیزایی بنویسم که این روزا فکرمو مشغول کرده و انگار نمی تونم بی خیالش بشم. میشه گفت گوشه ای از اعتقادات و شخصیتم. گوشه ای از روزهام و روزهامون.


 

mEhDi | 86/2/6 | comments()

 

 

 

 

8

 

بعضی وقتا حرفایی هستن که نمیشه به کسی گفت اما امشب بی خیال همشون بذار امشب حرفمو بزنم. چون همه اینا از سکوت و حرف نزدن من بوده. باید بگم. خیلی وقته که حرف نزدم. به خاطر این سکوت خیلی اتفاقا افتاده. نمی دونم. انگار باید تاوان این حرف نزدنامو پس بدم. دیگه جایی برای سکوت و حرفای متفرقه نمونده. من که هنوز با خوندن مطالب وبلاگ "احساسات سر راهی" ... میشم بیام بگم چی؟ که کارای درستی کردم؟ یا به خودم تلقین کنم که از هیچی پشیمون نیستم؟ انگار سه گانه من خیلی وقته تموم شده و خودم خبر ندارم!
نه همه چیز گذشته. اما الان موضوع چیز دیگش. یه حرفی... نمی دونم... ولش کن... اما من ... من ... نه ... من هیچی ...

پ . ن  : فیلم اخراجی ها رو بعد از مدتی که cdاش رو میزم مونده بود و به خاطر نقدهای تندی که دربارش خونده بودم تصمیم به دیدنش نداشتم اما از بی کاری امروز دیدم. شاید بیشتر شما با دیدن این فیلم خندیده باشین اما من بغض کردم، شایدم گریه...


 

mEhDi | 86/2/2 | comments()

 

 

 

 

   1   2      >

 

 

oLDER nOTES

بهار 1386
تابستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1387
زمستان 1386

 

lINKS